داستان های سریالی و تک پارتی Doom
داستان های تک پارتی
تمرین های یک پیانیست آماتور
#علم_طعنه_زدن
دل نوشته و اعترافات یک خرده جنایتکار
چالش نویسندگی D:
مطالب انتشار شده در وبلاگ

من آمده ام با یک چالش نویسندگی
حالا چجوریه؟
یک متن این پایین نوشتم که شما باید ادامه اش بدید.
پایانش می تونه خوب یا بد باشه.
طولانی یا کوتاه^^
و تا هروقت که بخواید وقت دارید ( زمان مهم نیست کیفیت مهمه*^*)
✒✒✒✒✒✒
بعضی از دانشمندان و مردم جهان میگن کهکشان راه شیری قراره با یک کهکشان دیگه که به سمت هم میایند برخورد کنه و خیلی از سیارات نابود بشند که می تونه شامل ماهم باشه.
البته این حادثه ملیارد ها سال دیگه اتفاق می افته.
خیلی چیزا باعث می شه که ما دیگه نتونیم نفس بکشیم.
خورشید تبدیل به یک کوتوله سرخ بشه.
یا چندتا بمب اتمی منفجر بشه.
البته محتملترین دلیل نابودی زمین، خود انسان ها هستن.
می دونید؟ من همه این اتفاق ها رو به یک بمب تشبیه می کنم!
بمب هایی که آروم آروم به صفر نزدیک می شند.
مردم بی چاره. فکر می کنند که حداقل سال ها وقت دارند.
ولی در کنار این بمب ها، یک بمب کوچیک اما بسیار مخرب قایم شده.
این بمب قراره زودتر از تمام بمب های دیگه منفجر بشه و من، ماموریتم اینه که مواظب باشم کسی بمب رو خنثی نکنه!
به سمت یخچال میرم و هرچیزی رو که بشه بیرون می ریزم.
هرچی که هست بخور. مهم نیست چی باشه. فقط باید خوردنی باشه
آدم هایی رو دیدم که خیلی خیلی بد غذا هستن. بجای اینکه شکر گذار باشند هی غر می زنن چرا چیزی رو که دوست دارند جلوشون نیست!
غذا، غذاست. فقط باید بندازی توی شکمت. غذای برای دل کسی که نیست. برای اینکه زنده بمونی. دلیل غذا خوردنم همینه.
آدما همیشه حرصم رو در میارند. خوشحالم که به زودی نسلشون از بین می ره.
تنها کاری که باید بکنم اینه که جلوی اون سه نفر رو بگیرم. همین و بعدش پاداشم بهشت ابدیه.
البته هنوز تو این موندم که چرا خدا از همون اول حل و فصلش نکرد؟ می تونست یه اجی مجی بگه و بعدش بوممم.
خوبه که خودش باعث به وجود اومده اون فسقلی هاست.
اگر بهش فکر کنم به نظر منطقی میاد. یه سرگرمی جالب برای خدا. هرکسی که نامیرا باشه بالاخره حوصل ش سر میره.
دردسرش هم برای منه.
تو این بدن انسان اصلا راحت نیستم. نیاز داره که هی بخوابه و با یک کاغذ ازش خون میاد!
شکمش هم بجای خوشحال بودن هی قار و قور می کنه.
آهی می کشم و به سمت در میرم. دستگیره سفید رو میگیرم و به سمت پایین فشار می دم.
در باز می شه.
وقتشه که ماموریتم رو شروع کنم...
🌈s w e e t d a y🌻