داستان های سریالی و تک پارتی Doom
داستان های تک پارتی
تمرین های یک پیانیست آماتور
#علم_طعنه_زدن
دل نوشته و اعترافات یک خرده جنایتکار
چالش نویسندگی D:
مطالب انتشار شده در وبلاگ

ای غم! نمی دانم
روزِ رسیدن، روزیِ گام که خواهد بود
اما درین کابوسِ خون آلود
در پیچ و تابِ این شبِ بن بست
بنگر چه جان های گرامی رفته اند از دست
~~~
دردی ست چون خنجر
یا خنجری چون درد
این من که در من
پیوسته می گرید
~~~
- 🖤استاد هوشنگ ابتهاج🖤

گفت دانایی که گرگی خیره سر
هست پنهان در نهاد هر بشر
لاجرم جاری ست پیکاری سترگ
روز و شب مابین این انسان و گرگ
زور بازو چارۀ این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
ای بسا انسانِ رنجورِ پریش
سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
وی بسا زور آفرین مردِ دلیر
هست در چنگال گرگ خود اسیر
هر که گرگش را در اندازد به خاک
رفته رفته می شود انسان پاک
وآن که از گرگش خورد هر دم شکست
گرچه انسان می نماید گرگ هست
وآن که با گرگش مدارار می کند
خلق و خوی گرگ پیدا می کند
در جوانی جان گرگت را بگیر
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری گر که باشی هم چو شیر
ناتوانی در مصاف گرگ پیر
مردمان گر یکدگر را می درند
گرگ هاشان رهنما و رهبرند
اینکه انسان هست این سان دردمند
گرگ ها فرمانروایی می کنند
وآن ستمکاران که با هم محرم اند
گرگ هاشان آشنایان هم اند
گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب؟

👤شعر از جناب فریدون مشیری👤


اطمینان دارم که توی زندگی قبلیم، دو تا جواهر سیاه گم کردم، و حالا اونا رو توی چشمای تو پیدا کردم. حالا که نمیتونم داشته باشمشون و فقط بهشون زل بزنم؛ قول میدم تا آخر دنیا این کارو انجام بدم... :)
*نویسنده نفس نفس زنان از حال میرود
اگه نمینوشتمش خفه میشدم:")
نوشتن برای من مثل نفس کشیدن میمونه...
آکانه چان کجایی تو بغل هم گریه کنیم:*)

یک روزنامه نگار انگلیسی نوشته بود:
بهشت جایی است که پلیس هایش بریتانیایی باشند؛
آشپزهایش ایرانی،
صنعتگرانش آلمانی،
کارگرانش چینی،
عاشقانش فرانسوی،
حوری هایش مانکن های ایتالیایی!
و همه این ها را سوییسی ها اداره کنند...!
و جهنم جایی است که پلیس هایش آلمانی باشند،
آشپزهایش تایلندی،
صنعتگرانش چینی،
کارگرانش عربی،
عاشقانش سوییسی،
حوری هایش آفریقایی!
و همه این ها را ایرانی ها اداره کنند ...!
بلاخره یاد گرفتم امضا بزارم تو وب![]()
امضام:

خوجگل شده *^*
آهان راستی برای امضا نیومده بودم که ._.
می خواستم چند تا جمله انگیزشی بگم:)(که بعضیاشون تو عکسن)
برو ادامه

اون چیزی که منو نکشه، قطعا قوی ترم میکنه:))))

در خواب هم نمی دیدم عنوان یکی از پست هام چنین چیزی باشه،
ولی خیلی زیبا و پرمعنیه، دوست داشتم بذارمش. *^*
از انیمیشن A Story Dark and Grimm استخراجش کردم. 0-0
ویرایش: به دلیل اختلال لینک، نسخهی کامل آهنگ رو مجدد بارگذاری کردم.
برای شنیدن و دانلود، کلیک کنید
🌙🌙🌙
,When the darkness opens wide
زمانی که تاریکی گسترده می شود
.Swallowing up the sun inside
خورشید را درون خود می بلعد
Dappled stars, they prick the sky
ستاره ها آسمان را با سوراخ های رنگی تزئین می کنند
.Blanket on which the moon will lie
پتویی که ماه رویش دراز خواهد کشید
?Why must daylight always dim
چرا نور خورشید همواره باید تیره و تار شود؟
?Creeping dusk so cold and grim
و غروب دلهره آور انقدر سرد و مخوف است؟
,Tis the blackness of the night‘
باشد که سیاهی شب
.Teaches us how to see the light
به ما یاد دهد نور را چطور باید دید
🌙🌙🌙
_1qa5.jpg)
می دونی چرا نگاه کردن به ساعت های شکسته برام جالبه؟
چون ویژگی تفکربرانگیزی دارن که بین همه نوعشون مشترکه.
اونم اینه که همیشه با یک نگاه می تونی تشخیص بدی ساعت
درست چه زمانی از کار افتاده.
در رابطه با مردم، اونقدرا هم ساده نیست.
و بعضی وقت ها، حتی متوجه نمی شی شکسته شده ن.
برای همین بهت می گم. درسته که احتمالش کمه...
ولی اگه یه روز موفق شدی منو بشکنی، یا حتی یه ترک کوچیک روم
بندازی، بهت می گم. همیشه یه جوری بهت نشون می دم.
حتی اگه مجبور باشم کاری رو بکنم که برام ناخوشاینده.
کاری که بعد از فهمیدن این موضوع انجام می دی تعیین می کنه...
که ساعت ساز قابل اعتمادی برام خواهی بود یا نه.
Clockwork-
![]()
💎𝕯𝖔𝖔𝖒💎
![]()

چند کلمه حرف حساب برایت دارم خودم جان... و هر آن کس که
به خلوت های خودم و خودم راه یافته ای:
🍁قلبت را آرام کن...
🍁یک وقت هایی بنشین و خلوت کن با روح درونت...
🍁بیشتر لمس و تجربه اش کن.
🍂🍂🍂
🍁نگاه کن به نعمت هایت...
🍁نگاه کن به اطرافت...
🍁به خوشبختی هایت...
🍁به کسانی که می دانی دوستت دارند...
🍁به وجود آدم هایی که برایت اهمیت دارند...
حتی اگر تو برایشان اهمیت نداری.
یا برعکس.
🍂🍂🍂
اگر اعتقاد داری...
🍁فکر کن به حضور خدایی که تنهایت نخواهد گذاشت.
🍁گاهی یک جای دنج انتخاب کن...
🍁گاهی یک جای شلوغ.
🍁آرامش در حضور خدایت را در هر دو پیدا کن.
🍁هم در کنار شلوغی آدم ها...
🍁و هم در کنج خلوت تنهایی.
🍂🍂🍂
تمام حرفم این است که:
🍁دل مشغولی ها را گاهی ساده تر حس کن!
🍁خوشحالی ات را فریاد بزن!
🍁باران را بی چتر بشناس!
و بدان...
🍁با اینکه تنها یکبار این زندگی را زندگی می کنیم...
اگر به درستی انجامش بدهیم، همین یکبار کافی است.🍁
🍂🍂🍂
ببخشید که با تأخیر به استقبالت می آیم...
سلام پاییز. ^^
🍂🍂🍂

چقدر این روزها غم می فروشند، محبت را فقط کم می فروشند.
تمام رهگذرها جای مرهم، به این تنهاشده سم می فروشند.
دروغ و واقعیت را کسانی، به نام "عشق" درهم می فروشند.
برای حفظ هر منفعت انگار... رفیقان نیز آدم می فروشند.
![]()
💛شعر از سرکار خانم فهیمه آزادان.💛
![]()