داستان های سریالی و تک پارتی Doom
داستان های تک پارتی
تمرین های یک پیانیست آماتور
#علم_طعنه_زدن
دل نوشته و اعترافات یک خرده جنایتکار
چالش نویسندگی D:
مطالب انتشار شده در وبلاگ

گفت دانایی که گرگی خیره سر
هست پنهان در نهاد هر بشر
لاجرم جاری ست پیکاری سترگ
روز و شب مابین این انسان و گرگ
زور بازو چارۀ این گرگ نیست
صاحب اندیشه داند چاره چیست
ای بسا انسانِ رنجورِ پریش
سخت پیچیده گلوی گرگ خویش
وی بسا زور آفرین مردِ دلیر
هست در چنگال گرگ خود اسیر
هر که گرگش را در اندازد به خاک
رفته رفته می شود انسان پاک
وآن که از گرگش خورد هر دم شکست
گرچه انسان می نماید گرگ هست
وآن که با گرگش مدارار می کند
خلق و خوی گرگ پیدا می کند
در جوانی جان گرگت را بگیر
وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری گر که باشی هم چو شیر
ناتوانی در مصاف گرگ پیر
مردمان گر یکدگر را می درند
گرگ هاشان رهنما و رهبرند
اینکه انسان هست این سان دردمند
گرگ ها فرمانروایی می کنند
وآن ستمکاران که با هم محرم اند
گرگ هاشان آشنایان هم اند
گرگ ها همراه و انسان ها غریب
با که باید گفت این حال عجیب؟

👤شعر از جناب فریدون مشیری👤
